کلمات کلیدی:
کلمات کلیدی:
لیاقت، ملاک ارتقا
وَ إِذْ قُلْنا لِلْمَلائِکَةِ اسْجُدُوا ِلادَمَ … (بقره، 34)
به ملائکه ?امر نمودیم بر آدم سجده کنند.
1.لیاقت از سابقه مهمتر است. (فرشتگان قدیمی که سالها خداوند را عبادت میکردند، باید برای انسان تازه به دوران رسیده، اما لایق، سجده کنند.) ارتقای سازمانی نیز باید بر مبنای شایستگی و لیاقت باشد و سابقه داشتن، کافی نیست.
عدم انهدام منابع
قالَ إِنَّهُ یقُولُ إِنَّها بَقَرَةٌ لا ذَلُولٌ تُثیرُ اْلاَرْضَ وَ لاتَسْقِی الْحَرْثَ…(بقره، 71)
پس از آنکه قوم بنی اسرائیل خطایی مرتکب شدند، خداوند فرمود: باید گاوی را ذبح کنند که مشخصات آن گاو را اینگونه بیان فرمود: گاوی که نه زمین را شخم بزند و نه آن را آبیاری کند.
2.در اجرای طرحها، منابع و عناصر فعال تولیدی و اقتصادی نباید منهدم شود. (لاذلول …و لا تسقی)
پیگیری کارها
وَ لَقَدْ آتَینا مُوسَى الْکِتابَ وَ قَفَّینا مِنْ بَعْدِهِ بِالرُّسُلِ …(بقره، 87)
خداوند به موسی، کتاب تورات عطا فرمود و پس از آن پیامبرانی پشت سر هم فرستاد تا دین الهی را تبلیغ کنند.
3.یکی از نکات لازم در راه رسیدن به موفقیت، پیگیری و تداوم برنامهها برای حصول نتیجه نهایی است. (همچنانکه خداوند، پیامبران را پشت سر هم برای دعوت مردم فرستاده است.)
برخورد با متخلفان
وَ لَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْواءَهُمْ بَعْدَ الَّذی جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ ما لَکَ مِنَ اللّهِ مِنْ وَلِی وَ لا نَصیرٍ (بقره، 120)
خداوند خطاب به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله میفرماید: اگر از آنها (یهودیان و مسیحیان) پیروی کنی در حالی که راه درست را به تو نشان داده?ایم رابطه?ات با خداوند قطع خواهد شد.
4.پس از ابلاغ وظایف هر فرد، در برخورد با تخلف نباید هیچ تسامح و تساهلی به خرج داد. (همانطور که خداوند حتی نسبت به پیامبرش بدون ملاحظه و با کمال قاطعیت برخورد میکند.)
تناسب شغل و شاغل، ارتقای پلکانی
وَ إِذِ ابْتَلى إِبْراهیمَ رَبُّهُ بِکَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قالَ إِنّی جاعِلُکَ لِلنّاسِ إِمامًا… (بقره، 124)
خداوند، حضرت ابراهیم را مورد آزمایش قرار داد و او همه آزمونها را با موفقیت گذراند.
5.برای منصوب کردن افراد به مقامات، گزینش و آزمایش لازم است. (چنانکه خداوند برای انتصاب حضرت ابراهیم به ?امامت او را آزمود.)
6.پستها و مسؤولیتها باید تدریجاً و پس از موفقیت در مراحل مختلف به افراد واگذار شود. (چنانکه حضرت ابراهیم پس از گذراندن مرحله نبوت و موفقیت در آزمایشها به مقام امامت رسید.)
ارزش و تلاش
تِلْکَ أُمَّةٌ قَدْ خَلَتْ لَها ما کَسَبَتْ وَ لَکُمْ ما کَسَبْتُمْ …(بقره، 134)
آنها امتی بودند که درگذشتند و دستاورد آنها مربوط به تلاش خودشان میباشد و دستاورد شما نیز مربوط به تلاش خودتان است.
7.معیار ارزش گذاری در موفقیت افراد، میزان تلاش آنان است.
نظارت
وَ کَذلِکَ جَعَلْناکُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِتَکُونُوا شُهَداءَ عَلَى النّاسِ …(بقره، 143)
خداوند، خطاب به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله میفرماید: و بدین سان شما را امتی میانهرو قرار دادیم تا ناظر بر اعمال مردم باشید.
8. مدیریان و رهبران باید بر کارها و عملکرد زیردستان خود نظارت داشته باشند. (لتکونوا شهداء علی الناس)
قاطعیت
الْحَقُّ مِنْ رَبِّکَ فَلا تَکُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرینَ (بقره، 147)
خداوند، پس از نزول آیة تغییر قبله به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله میفرماید: حق، آن چیزی است که از سوی پروردگار تو آمده است، پس هرگز به خود تردید راه مده.
9.رهبر باید از قاطعیت و یقین برخوردار باشد، به خصوص وقتی که قانونی را تغییر داده و سنتی را میشکند. (فلا تکونن من الممترین)
تشویق و تنبیه
إِنَّ الَّذینَ یکْتُمُونَ ما أَنْزَلْنا مِنَ الْبَیناتِ وَ الْهُدى مِنْ بَعْدِ ما بَینّاهُ لِلنّاسِ فِی الْکِتابِ أُولئِکَ یلْعَنُهُمُ اللّهُ وَ یلْعَنُهُمُ اللاّعِنُونَ (159) إِلاَّ الَّذینَ تابُوا وَ أَصْلَحُوا وَ بَینُوا فَأُولئِکَ أَتُوبُ عَلَیهِمْ وَ أَنَا التَّوّابُ الرَّحیمُ (بقره، 160)
خداوند میفرماید: کسانی که حقایق هدایت را کتمان کنند، مورد لعنت خدا قرار میگیرند، مگر آنکه توبه کنند و کارهای خود را اصلاح کنند که در این صورت ایشان را میبخشم زیرا من توبه پذیر و مهربانم.
10.توبیخ بدکاران و پاداش به نیکوکاران، دو رکن اساسی در زمینه سازی رشد و اصلاح نادرستیها در سازمان است. (یلعنهم الله …انا التواب الرحیم)
رویههای سازمانی
قالُوا بَلْ نَتَّبِعُ ما أَلْفَینا عَلَیهِ آباءَنا أَ وَ لَوْکانَ آباؤُهُمْ لایعْقِلُونَ شَیئًا وَ لا یهْتَدُونَ (بقره، 170)
هنگامی که به آنها گفته میشود: از راه خدا پیروی کنید، میگویند: ما از آن راهی که نیاکانمان پیروی کردند دست بر نمیداریم در حالی که ممکن است گذشتگانشان چیزی نمیفهمیدند و به خطا رفته باشند.
11.رویههای سابق سازمانی ممکن است نادرست باشد، لذا پیروی از راه و روش و منش مدیران سابق اگر همراه با استدلال و تعقل نباشد، قابل پذیرش نیست.
تفویض مسؤولیت
لا تُکَلَّفُ نَفْسٌ إِلاّ وُسْعَها … (بقره، 233)
همه به?اندازه توانشان مکلف هستند.
12.تفویض مسؤولیت به زیردستان باید بر اساس تواناییهایشان باشد و به همان مقدار از ایشان انتظار داشت.
علم و توانایی، شفاف سازی
قالَ إِنَّ اللّهَ اصْطَفاهُ عَلَیکُمْ وَ زادَهُ بَسْطَةً فِی الْعِلْمِ وَ الْجِسْمِ… (بقره، 247)
قوم بنی اسرائیل به پیامبرشان گفتند: فرمانده ای برای ما مشخص کن تا به جنگ حاکم ستمگر برویم. پیامبرشان گفت: خداوند، طالوت را به فرماندهی شما برگزید زیرا توان علمی و جسمی لازم برای این مسؤولیت را دارد.
13.قدرت علمی و توانایی جسمی برای انجام مأموریت، دو شرط لازم برای مدیران است.
14.داشتن توانایی علمی مهم تر از توانایی جسمی است. (ابتدا کلمه علم آمده سپس جسم)
15.اعلم بودن، در گزینش مدیران یک اولویت مهم است.
16. رهبر و مدیر باید زیر دستان خود را توجیه کند و ابهامات را برطرف سازد. (چنانچه پیامبر بنیاسرائیل دلیل انتخاب طالوت به فرماندهی را به وضوح بیان کرد.)
ارزیابی عملکرد
قالَ إِنَّ اللّهَ مُبْتَلیکُمْ بِنَهَرٍ فَمَنْ شَرِبَ مِنْهُ فَلَیسَ مِنّی… (بقره، 249)
هنگامی که لشگر بنی اسرائیل حرکت کرد، (طالوت) به سربازان خود گفت: رودخانه-ای در بین راه است که هرکس از آن آب بنوشد، دیگر در سپاه من جایی ندارد.
17. مدیر باید نیروهای کارآمد را از نیروهای ناکارآمد جدا نماید تا بتواند نیروهای غیر مفید را از مجموعه طرد کند، زیرا حضور آنها باعث سست شدن سایر نیروها میگردد.
توجه به کارکنان
وَ قُلْ لِلَّذینَ أُوتُوا الْکِتابَ وَ اْلامِّیینَ … (آل عمران، 20)
خداوند به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله میفرماید: به اهل کتاب (دانشمندها) و عوام مردم بگو: …
18.مدیر باید به تمام افراد سازمان توجه داشته باشد، هم به سطوحمدیریتی و هم به عامّة کارکنان. کارکنان باید بدانند که مهم هستند و نقش تعیین کننده ای در سازمان دارند و این اهمیت را در توجه و عنایت مدیر، احساس کنند.
ایمان
لا یتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْکافِرینَ أَوْلِیاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنینَ … (آل عمران، 28)
نباید سرپرست مؤمنان از غیر خودشان باشد.
19.در جامعه اسلامی، ایمان داشتن شرط اصلی برای انتخاب مدیر و سرپرست است و اصولاً پستهای کلیدی (همچون مدیریت)، نباید به افراد بی ایمان واگذار شود، چون امکان سوء استفاده در این سمتها فراوان است.
آگاهی از گذشته
وَ یعَلِّمُهُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ التَّوْراةَ وَ اْلإِنْجیلَ (آل عمران، 48)
خداوند به حضرت عیسی کتاب و حکمت و تورات و انجیل آموخت.
20.مدیران هر برهه از زمان باید از حوادث و قوانین گذشته آگاه باشند و بدانند در گذشته چه?اتفاقاتی در سازمان رخ داده و چه مقرراتی وضع گردیده است. (چنان که خداوند به حضرت عیسی، تورات را که قوانین گذشته بود، آموخت.)
شناخت تهدیدها
فَلَمّا أَحَسَّ عیسی مِنْهُمُ الْکُفْرَ قالَ مَنْ أَنْصاری إِلَی اللّهِ … (آل عمران، 52)
هنگامی که عیسی احساس کرد اطرافیانش کفر میورزند، گفت: چه کسانی مرا در راه خدا یاری میکنند.
21.هوشیاری در شناخت افکار و عقاید و تهدیدها، یکی از شروط اساسی رهبری است.
22.شناخت نیروهای وفادار و سازماندهی و تمرکز آنان، برای اداره جامعه و ادامة حرکت ضروری است.
سوءاستفاده از مقام
ما کانَ لِبَشَرٍ أَنْ یؤْتِیهُ اللّهُ الْکِتابَ وَ الْحُکْمَ وَ النُّبُوَّةَ ثُمَّ یقُولَ لِلنّاسِ کُونُوا عِبادًا لی … (آل عمران، 79)
هیچ انسانی که خداوند به او کتاب و حکمت و نبوت و حکومت داده است، حق ندارد به مردم بگوید: بندگان من باشید.
23.سوء استفاده از موقعیت و مسؤولیت، برای هیچ کس مجاز نیست و باید با آن به شدت برخورد نمود.
کلمات کلیدی:
شهید مطهری در مسئله حجاب مینویسد: «وقتی زن پوشیده و سنگین از خانه بیرون رود و جانب عفاف و پاکدامنی را رعایت کند افراد فاسد و مزاحم جرأت نمیکنند متعرّض آنها شوند».
حجاب در آیین اسلام
بدون شک، پوشش زن در برابر مردان بیگانه، یکی از ضروریات دین اسلام است. قرآن کریم میفرماید: «و به بانوان باایمان بگو چشمهای خود را فروپوشند و عورتهای خود را از نگاه دیگران پوشیده نگاه دارند و زینتهای خود را، جز آن مقداری که ظاهر است، آشکار نسازند و روسریهای خودرا بر سینه خود افکنند و زینتهای خود را آشکار نسازند؛ مگر برای شوهرانشان، پدرانشان، پدر شوهرانشان، پسرانشان، پسران همسرانشان، برادرانشان، پسر برادرانشان، پسر خواهرانشان، زنان همکیششان، کنیزانشان و مردان سفیهی که تمایلی به زنان ندارند و کودکانی که از امور جنسی بیاطلاعند و پاهای خود را بر زمین نکوبند تا زینتهای پنهانشان آشکار شود و همگی به سوی خداوند توبه کنید ای موءمنان؛ باشد که رستگار شوید».افزون بر آن، در آیات دیگر، پوشیدگی کامل اندام،نیک و شایسته، با وقار و بدور از تحریک سخن گفتن و دوری از آرایشهای جاهلیت نخستین،توصیه شده است. در روایات نیز پوشیدن جامه بدننما و نازک نزد نامحرم ، آرایش و استعمال عطر در خارج از خانه ، اختلاط فساد برانگیز زن و مرد ، دست دادن و مصافحه با نامحرم و تشبه به جنس مخالف منع شده است و مردان با غیرت، به هدایت و کنترل همسر و دختران، عفّت نسبت به زنان مردم و دوری از چشمچرانی توصیه شدهاند. پس معلوم شد که تفاوت اساسی حجاب اسلامی با حجاب ادیان گذشته، در این است که اسلام وجوب پوشش زنان را متناسب با شئونات انسان، با تعدیل و نظم مناسب و به دور از افراط و تفریط، سهلانگاری مضرّ یا سختگیری بیمورد به جامعه بشری ارزانی داشته است. حجاب اسلامی همچون حجاب مورد توصیه پاپها، به معنای حبس زن در خانه یا پردهنشینی و دوری از شرکت در مسایل اجتماعی نیست؛ بلکه بدین معناست که زن در معاشرت خود با مردان بیگانه، موی سر و اندام خویش را بپوشاند و به جلوهگری و خودنمایی نپردازد تا در جامعه، غریزه آتشین جنسی تحریک نگردد؛ بلکه در محیط خانواده، این غریزه به صورت صحیح ارضا گردد.
کلمات کلیدی:
بسم الله الرحمن الرحیم
کشف حجاب امروز به شیوه ی رضاخانی نیست
در آستانه روز عفاف و حجاب قرار داریم و متاسفانه مثل همیشه از کنار این مناسبت نیز، مانند هر مناسبت دیگری براحتی خواهیم گذشت.
شاید اولین کاری که برای توجه به این روز مهم بتوان انجام داد این باشد که حداقل با مطالعه کردن، بدانیم عنوان این روز از چه تاریخی و به چه مناسبتی گذاشته شده است.
با دانستن گوشه ای از تاریخ، مخصوصاً در رابطه با نحوه ی کشف حجاب و اسناد و مدارکی که نشان دهنده ی اوج ننگین بودن فاجعه است، انگیزه مان در رفع و ریشه کنی این بیماری دامنه دار(بی حجابی) بیشتر شده وإن شا ءالله تلاشی مضاعف خواهیم داشت.
وسپس به دنبال این باشیم که ریشه بی حجابی را بیابیم؛ هرچند ریشه ی بی حجابی از همان ابتدا پیدا بود، اما همیشه نوعی توجیه پشت آن خوابیده است.
امروزه در اجتماع ما اگر از افراد بی حجاب در مورد علت بی حجابی آن ها بپرسیم به این نتایج خواهیم رسید؛
برخی افراد بر این باورند که نوع پوشش آن ها اصلا بی حجابی تلقی نمی گردد، به عبارت دیگر این نوع پوشش در جامعه عادی است و مردان با دیدن آن وضعیت دچار فساد نمی شوند. این گونه افراد معمولا ظاهری آراسته دارند با کمی آرایش و البته بدون چادر، که برای خالی نبودن عریضه چند تار از موهایشان هم نمایان است. این دسته، قشر به ظاهر روشن فکر جامعه را تشکیل می دهند.
برخی دیگر بر این عقیده اند که حجاب به نوعی برای انجام فعالیت های اجتماعی شان دست و پا گیر است که این عقیده نه تنها در افراد بی حجاب، بلکه در باور گروهی از خانم های باحجاب ما نیز وجود دارد.
برخی از افراد جامعه که عده ی اندکی را به خود اختصاص می دهند، با استناد به این مسئله که چهره ی آن ها زیبایی خاصی ندارد و نگاه مردان را به سمت خود جلب نمی کند، اصل زن بودن خود را نادیده گرفته و بدون دغدغه ی ترویج گناه با هر وضعیتی در جامعه حضور پیدا می کنند.
گروهی دیگر هم به طور کلی موازین اسلام را قبول ندارند و در اصل، خواستار آزادی مطلق اند که به لطف تمدن غرب گرای امروز و عدم حتی کوچک ترین ممنوعیتی از طرف هیچ ارگان خاصی، به خواسته شان رسیده اند و در حال حاضر نارضایتی خاصی از وضعیت جامعه ندارند.
البته وقتی موج بی حجابی در جامعه می افتد به این معنی نیست که تک تک افراد انگیزه بی دینی دارند، بلکه موج به رقابت کشیدن که بین افراد افتاد، به رقابت در می افتند. هریک می خواهند بگویند که من از دیگری کمتر نیستم و در برخی ازآنان هیچ انگیزه ای جز جوگیری نیست.
اما مشکل اصلی، توجیه کردن این افراد است که چگونه صورت گیرد.
همه ی افراد جامعه با هر اندیشه و فکری که باشند، مطمئنا اگر دین اسلام با تمام ابعاد زیبایش برایشان روشن گردد، باز به فطرت خود باز خواهند گشت؛
هر چند که عده ی معدودی از این افراد را می توان اطلاع رسانی کرد، و کم اند افرادی که هنگام استفاده از رسانه ی مجازی به سایت های عفاف و حجاب سر بزنند.
با توجه به روندی که جامعه در پیش گرفته است، خواهیم دریافت که شاید در زمان رضاخان با زور چادر و حجاب را از زنان ما گرفتند؛ اما امروز دشمن شگرد دیگری را به کار گرفته، و آن این که حجاب را به وسیله ی خود باحجاب ها از سر آنان برداشته است.
شاید جای سوال باشد که چگونه این امر ممکن است؟!
به فرموده ی حجة السلام و المسلمین فخریان اگر کسی مسئله ای را باور داشته باشد ممکن است بتوان او را وادار به انجام و یا پذیرش آن مسئله کرد؛ اما اگر کسی، چیزی و یا امری را باور نداشته باشد به عبارت دیگر اعتقادش نسبت به آن مسئله صورت مخالف داشته باشد. در این صورت است که به هیچ عنوان نمی توان او را وادار به پذیرش و اطاعت کرد.
جنگ نرم امروز این مسئله را خوب دریافته و با همین شگرد اهدافش را به آرامی، اما در عین حال خیلی محکم به پیش می برد. دشمن ابتدا اعتقادات جوانان ما را نسبت به باورهای دینی به خصوص عفاف و حجاب سست و در واقع تخریب کرده و سپس به جوان این اجازه را می دهد تا خود درمورد روند زندگی اش تصمیم بگیرد. بزرگترین ابزار غرب برای رسیدن به این اهداف، استفاده از ماهواره و اینترنت است زیرا به این وسیله هر چه را که بخواهد می تواند به کانون خانواده و به تبع آن به جامعه وارد کند.
ایشان می فرماید ما نیز برای مقابله با جنگ نرم امروز ابتدا باید آن را باور داشته باشیم و سپس با شناخت ابزار دشمن، مقابله به مثل کنیم؛ یعنی باور و اعتقاد جوان را دوباره به سمت فطرتش باز گردانیم، که این راه حل، عملی، اما نیازمند مدت زمانی طولانی است. پس باید علاوه بر احیای باورهای دینی در تفکر جوانان به دنبال راه حل های کوتاه مدت نیز باشیم.
هدف از ذکر این مسئله، بی فایده بودن ترویج مطالب عفاف و حجاب نیست، بلکه هدف، قانع نبودن و بسنده نکردن به این راه حل هاست.
امروزه از طرف مخالفان این امر ضروری (حجاب) شبهات فراوانی روانه ی ذهن و فکر مردم و مخصوصا جوانان ما می شود؛ از جمله این که چرا اسلام تنها به زنان می گوید حجاب داشته باشند و به مردان در مورد حجاب تذکر نمی دهد.این مسئله بوی تبعیض و مرد سالار بودن احکام اسلام را به همراه دارد.
حتی برخی می گویند چرا زن باید این همه به خود زحمت بدهد و خود را بپوشاند؛ چرا مردان جلوی نگاه های حرام خود را نمی گیرند تا زنان این قدر متحمل بار سنگین پوشش! نشوند.
شهید مطهری پاسخ این گونه شبهات را در کتاب مسئله ی حجاب خود به خوبی روشن ساخته است؛
از نظر استاد شهید، اسلام احکام خود را به لحاظ حقائق تبیین فرموده است. اسلام اول غرایز موجود در زن و مرد را به خوبی بررسی می کند و سپس بر اساس آن ها احکامش را جاری می سازد؛
زن همیشه می خواهد مطلوب و معشوق مرد باشد. تمایل به جلوه گری ها، دلبری ها و خود نمایی ها همه برای جلب نظر مرد است و این حس در مردان وجود ندارد و از طرف دیگر قدرت لذت از طریق نگاه در مردان خیلی بیشتر از زنان است.
البته وجود این غرایز در زن و مرد لازمه ی زندگی و حتی به تکامل رسیدن آن هاست؛ اما تنها و تنها در حریمی که برایشان مشخص شده یعنی بین زن و شوهر، پس نمی توان به وجود این غرایز اشکال کرد.
به هر حال اسلام به قدرت شگرف این غرایز آتشین توجه کامل کرده و تدابیری هم برای تعدیل و رام کردن آن ها اندیشیده است. در این زمینه هم برای مردان و هم برای زنان تکلیف معیین فرموده است. یک وظیفه ی مشترک که برای زن و مرد هردو مقررشده، مربوط به نگاه کردن است که زن و مرد نباید به یکدیگر خیره شوند و یک وظیفه هم خاص زنان مقرر کرده و آن این که بدن خود را از مردان بیگانه پوشیده دارند و در اجتماع به جلوه گری و خود نمایی نپردازند.
تنها در قالب این احکام است که انسان به هدف واقعی اش (که برای آن به این دنیا آمده) می رسد، زیرا که در صورت مراعات نکردن احکام، هیچ مردی از تصاحب زیبا رویان و هیچ زنی از متوجه کردن مردان و تصاحب قلب آنان و بالاخره هیچ دلی از هوس سیر نمی شود. بر خلاف نظر غربی ها و غرب زده ها که عقیده دارند زنان و مردان باید در نگاه و جلوه گری آزاد باشند تا این وضعیت برای آنان عادی جلوه کند و به عبارت دیگر اشباع گردند.
شهید مطهری این مطلب را نیز به زیبایی بیان می کنند که انسان به چیزی حرص می ورزد که هم از آن ممنوع شود و هم به سوی آن تحریک شود؛ به اصطلاح تمنای چیزی را در شخصی بیدار کنند و آن گاه او را ممنوع سازند. اما اگر امری اصلاً عرضه نشود و یا کم تر عرضه شود، حرص و ولع هم نسبت به آن کم تر خواهد شد.
اما به طور کلی اگر انسان و مخصوصا شخصیت واقعی زن به او نمایانده شود و زن به خود از جنبه ی زن بودن نه ابزار دست دیگران شدن، بنگرد؛ مطمئنا خیلی راحت تر حجاب و عفاف را خواهد پذیرفت و این نیازمند تدبیری جدی تر چه از طرف آحاد افراد جامعه و چه از طرف مسئولین می باشد.
نمی توان تنها به نوشته ها و مطالب عفاف و حجاب قانع بود, زیرا که برخی از افراد به هر دلیلی تمایلی به خواندن و شنیدن ندارند، باید در کنار این مسئله به چاره ای جدی تر هم اندیشید.
روز عفاف و حجاب تنها برای یاد آوری کردن کشف حجاب رضاخانی نیست، زیرا که واقعه ی کشف حجاب در جامعه ی امروز ما هر روز پررنگ تر از روز قبل خود نمایی می کند.
الان هم که سریال کلاه پهلوی بر خلاف آن چه که باید باشد، به شیوه ای ننگین تر از زمان رضاخان، در حال گسترش بی حجابی در جامعه است، غافل از این که نمایش تاریخ، نباید به قیمت تکرار تاریخ تمام شود.
copy right:2013/13/01 This is an email link : Send Mail
کلمات کلیدی: